تلاش ادامه دارد
عجیبه
تو تقويمم امروز رو روز رقص معرفی کرده و منم که حالم از رقص بهم میخوره البته از این رقصاي امروزی ...دوست داشتم به صورت علمی و با اصولش یاد میگرفتم و بهش به عنوان یه هنر متعالی نگاه میکردم ...
نویسنده :
اورانوس
9:56
اتفات دیروزم
دیروز 29 بهمن اول اینکه :خواهرم برای هفته اول اسفند اجرا ی دوئت داره و من واقعا براش خوشحالم . دوم اینکه :بابای مهربونم واسه عید دیشب برامون النگو خرید و واسه خواهرم یه جفت گوشواره ،این همه لطفی که به ما میکنن ما رو شرمنده میکنه واقعا ... خدایا شکر شکر شکر خدایا سایه همه پدر و مادرا رو رو سر بچه هاشون حفظ کن و سلامتيشون حفظ کن ... نمیدونم عکس بذارم یا نه !
نویسنده :
اورانوس
9:54
بدون عنوان
امروز گل نازم کلاس داره و من خوشحال از این امر ،امیدوارم حسابی خوب باشه و خوش بدرخشه ... فدا ت شم خواهر نازنینم ،فرشته عزیزم بهترین هدیه ی خدا به من که از هم صحبتی با تو سیر نمیشم ،دوست دارم صحبت با تو تا ابد ادامه پیدا کنه ...دوست دارم تا آخر زندگیم تا آخرین نفسم ... ...
نویسنده :
اورانوس
6:26
خواب عزیز کجایی؟
باز به همون مشکل قبلی گرفتار شدم ... ساعت خوابم بهم خورده و من همچنان نگرانم ،بابت همه چیز. سعی میکنم بخوابم اما نمیشه ... کاش خواب از زندگیم حذف نشه کاش کاش کاش ........ ...
نویسنده :
اورانوس
6:04
آی ای روزگار عجیبم
از سرنوشتی که در انتظارمه میترسم ...تو دوراهی ای گیر کردم که تصمیم گیری برام سخت شده موندم سر آرزوهای کودکی یا رها کردنشون برای همیشه ،رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده یا توقف از حرکت تا مدتی ... خیلی گیجم انگار معلقم بین ...
نویسنده :
اورانوس
19:43
بدون عنوان
از یه لحاظ ناراحتم به خاطر بی اعتمادی دوستان صمیمی ای که اینجا پیدا کردم ،من یه اخلاقی دارم که دوستم که ازم به هر دلیلی جدا بشه ،واقعا ناراحت میشم و ميرم تو خودم و همش بهش فکر میکنم ... آخه چرا اینجوری میشه من که خودم یه عالمه ناراحتی درونی دارم چرا اینجوری ضربه می خورم .... حالم بده
نویسنده :
اورانوس
5:08
بدون عنوان
خداروشکر رفتیم ... خیلی خوب بود و دوباره توفیق زیارت رو پیدا کردم ،خیلی خوشحالم
نویسنده :
اورانوس
5:04
بدون عنوان
شاید امشب بريم حرم . . . کسانی که بهم گفتن یاد خواهم کرد
نویسنده :
اورانوس
22:08